باز هم عصر شد
اون از از نوع سه شنبه
و استرس چهارشنبه منو نابود میکنه
کی میشه تموم شه این چهارشنبه های لعنتی
- سه شنبه ۲۴ فروردين ۹۵
زنده باد خودم
باز هم عصر شد
اون از از نوع سه شنبه
و استرس چهارشنبه منو نابود میکنه
کی میشه تموم شه این چهارشنبه های لعنتی
بیا با هم رو راست باشیم
قرار نیست همه چیز در ایدهآلترین وضعیت خودش اتفاق بیفته
قرار نیست اگر باید کارهات انجام بشه، نوشتنیهات تکمیل بشه؛ حتما بتونی بری بیرون. شاید نوشتنیهات تا 5 تمام نشه که بخوای بری بیرون. شاید هم بشه. اما دلیلی وجود نداره که در درون فکرت بخوای حتما کارهات رو تا 5 تمام کنی و حتما بری بیرون و اونوقت از تداخل این دوتا استرس بگیری؛ نگران شی، ته دلت یه سرزنشی بکنی و ناراضی باشی. هرکاری قرار نیست در ایدهآلترین حالت صورت بگیره. گاهی باید بعضی اتفاقها خیلی هم غیرایدهآل باشه.
آروم باش. بپذیر این غیرِ ایدهآل بودن رو. بخند. لذت ببر و آرامش ببخش
شب قبل آسمان حسابی باریده؛ احتمالا تا صبح. هوا ابری و خنک است. بر خلاف عصرهای ابری، عاشق صبحهای ابریام که هوای تازهی بارون زده را نفس میکشم. کلا زیاد در هوای ابری دلم نمیگیرد؛ با آنکه عاشق نور و آفتابم. هوا هنوز سرد است برای باز گذاشتن پنجره ها. به خصوص که سیستم گرمایشی هم خاموش شده باشد. اما پنجره را باز میکنم، هوای تازه و جیک جیک پرندهها تازه میکند وجودم را و از ته دل نفس می کشم این بهار به غایت آرامبخش را. هوا شبیه هوای شمال شده؛ به قدری که احساس میکنم اگر از خانه بزنم بیرون و 200 متری به سمت غرب بروم میرسم به دریا. چه رویای دلانگیزی است
مولانایی:
راه لـــذت از درون دان نَــــز بــرون
ابلهی دان جُسـتن از قصـر و حصون
آن یکی در کنج زندان، مست و شاد
و ان دگر در بـاغ، تـرش و بـــی مراد
لطف شیر و انگبین، عکس دل است
هر خوشی را آن خوش از دل حاصل است
پچ پچ:
+ دارم تغییر میکنم و این را به خوبی و شیرینی احساس میکنم. احساسی پر از ستایش به خویشتن مرا قلقلک میدهد و میخنداند که عجب مهربانی تر و تازهای
+ ساعت 6 بخشی از سپاسگذاریهایم را شفاهی انجام دادهام؛ میان خواب و بیداری. حالا وقت انجام کتبی آن رسیده. این اولین عادت خوب امسال خواهد بود ان شالله.
+ ای کاش آلاچیق حیاط خانه بغلی زودتر ساخته میشد تا صدای این پرج زدنها قطع شود
امروز بی اختیار همه زندگی را میبلعم. امروز منم و بهاری به غایت زندگیساز
لبریزم از حسهای قشنگ و زندگی
امروز خوبم. خوبِ خوب
دیروز در پی تمرین خودشناسی پی گیر شناخت صفت های مثبت و نامطلوبم شدم
یکی دوتا از نامطلوبها درگیرم کرده. در واقع درگیر اینکه چه چیز در من باعث چنین برداشتی شده. متوجه خواهم شد
چیزی که مهم است اینست که من برآشفته و ناراحت نشدم. پذیرفتم تک تک شان را چون در پی خودشناسی ام
دائم دو دلم
برای هر کاری
حتی نوشتن
اینجا بنویسم یا توی دفتر یا سررسید یا ...
این نمونه کوچکی از دودلی های من است
باید تکلیفم را با خودم روشن کنم
پچ پچ:
خدا رو شکر که دودلی هایم به حداقل رسیده وگرنه که ...
در وقت تلف کردن عجیب استادم
پچ پچ:
+ چه چیزی مرا به این سو میکشاند؟
+ لطفن با شاتوتی مهربانتر باش. همین سرزنشهای درونی حالش را خراب میکند
هنوز نفهمیدم که چرا اخبار حوادث را دنبال میکنم. مخصوصا آنهایی که مربوط به مرگ است؛ مثل این خبر. میخوانم و منقلب میشوم و بد حال. هنوز نمیدانم چرا؟
پچ پچ:
+ پست لینک داده شده +16 است
+ حالم خراب شده از چند خبری که قبل از این پست خواندم
مدتهاست در پی یافتن راهی بودم برای خودشناسی. برنامه دوشنبه های اردیبهشت را میدیدم (سال قبل). بی تاثیر نبود اگرچه کامل ندیدم. این خواسته همچنان در جریان بود به خصوص که به مسئولیت بسیار خطیری میاندیشیدم که خودشناسی مستلزم آن است. در غیر اینصورت آنچه ضعف در من بود منتقل میشد. تا اینکه اسفندماه شروع شد آنچه که مرا به این سو هدایت کند.
برنامه حال خوب با دست اندرکاران همان اردیبهشتی که واقعا ناماش برازندهاش بود
پچ پچ:
+ آقای اسلامی، دکتر باباییزاد دست مریزاد
+ خداوندا تو را سپاس بیکران که جواب را سر راهم نهادی.
باعث افتخار است که قوی شده باشی
که وقتی حالتهای وحشیانه قدیمی هجوم میآورند؛ سعی میکنی حرکت کنی و در نهایت با برونریزی دورشان کنی.
باعث افتخار است که ببینی بزرگ شدهای
که ترسهایت را به دست خدا سپرده باشی و از ته دل به او اعتماد کرده باشی که تو را از هر بدی، بدخواهی و پلیدی در امان خواهد داشت.
باعث افتخار است که اگر روانت ناخوش شود؛ فکرهایت فقط دلتنگ باشند نه وحشتآور و ترسناک
پچ پچ:
+ قطعا ضعف و قدرت جسمانی در آنچه که روانمان بروز میدهد تاثیر گذارست اما قدرت و مراقبت لازم است تا آرام گیرد جسمت، روانت و فکرت
+ امرزو شیرین است اگرچه دردناک. تنهایی ام زیباست
+ انباشتگیهای اطرافم نزدیک به نقطه اوج است. کمی قوی شوم باید حسابی دست به کار شوم. اینجا خانه تکانی کوچکی لازم دارد
تمامِ ناتمامِ من؛ با تو تمام می شود
پچ پچ:
+ سپاس که اشکهایم را با لبخند، نوازش، بچه که نیستی، پیدا کردن دلایل محیطی فیزیکی و گاهی سکوت می پذیری. بعد از خدا آرامِ دلم در این روزها فقط تویی
+ سپاس خداوند یکتا را که خوف و رجایش اینگونه وجودم را میلرزاند