بر حسب اقتضای این روزها زیاد جزوه های دوره کارشناسی رو برگ میزنم و حالا با مرور یکی از جزوه هام و صدای احسان خواجه امیری یک لحظه تمام حالتهای اون روزای بیست و دو سالگی مرور شد و اشک افسوس از حس روزهای جوانی و حس های کودکانه که چه بی پروا گذشت و چه بی محابا شکست همه آن کودکانه هایم در دل؛ با بی رحمی روزگار
چه ساده انگاشته بودم زندگی را
و چه سخت گذشت روزهای بعد از 22 سالگی
چه دردی کشیدم تا رسیدم به اینجا
چه خوب که این غم زودگذر است.
کمی بعد از خاطرم خواهد رفت مثل فشار سختی و درد روزهای سخت که گذشتند و فراموش شدند اما گاهی جایی لحظه ای زنده می شوند و دوباره میمیرند
پچ پچ:
1+ مدتها زمان برد تا توانستم شادی و آرامش را جایگزین غم کنم. اما رسید روزی که از آسمان گرفتم ؛ جواب قطره قطره اشکهایم را و حالا فقط امروز و این لحظه ها را می ستایم و می خواهم
2+ انتظار جدیدی را در زندگی ام آغاز کردم برای شروع یک انتظار هیجان انگیز دیگر :)
3+ برنامه های سال آینده ام جدید و پر از هیجان اند به یاری یکتای بی همتا
4+ چه زود خشک شدند اشکها و گذشته در دلم رفت و حال از راه رسید دوباره (ارجاع به حس افسوس پست :دی)
- يكشنبه ۹ اسفند ۹۴